داستان تلخ و شیرین

  • ۱۴:۰۷

دنیا دور سرم چرخید وقتی که فهمیدم در تمام این سال‌ها اعتمادی که خرج اشکان کردم اشتباه بود! هر چند به قول خودش دروغ نبود و نیست، اما در عین داشتن علاقه به من، ناخواسته موردی رو به من ترجیح داده بود که می‌تونست چهارچوب زندگی مشترک‌مون رو تحت تاثیر منفی خودش قرار بده. اشکان در کمال ناباوری سم مهلک اعتیاد رو به من و زندگی شیرینش ترجیح داده بود! سمی که خانمان‌سوز بود.


روزی که واقعیت رو فهمیدم از همه چیز سیر شدم. از این‌که می‌دیدم اشکان از اعتمادم سوءاستفاده کرده و تو راه کج قدم برداشته غمگین و دلسردم می‌کرد. راستش دیگه دلم نمی‌خواست باهاش زیر یک سقف زندگی کنم! باورش برای خودم هم سخت بود. عشق آتشینی که بین ما بود چه طور تونست اینقدر زود جای خودش رو به سردی و رخوت بده. شاید من بی‌جنبه بودم. شاید من نباید اینقدر زود جا می‌زدم و باعث می‌شدم اشکان بیشتر از پیش تنها بشه و راه برای غرق شدنش بازتر بشه...

Designed By Erfan Powered by Bayan