- سه شنبه ۲۴ بهمن ۹۶
- ۰۰:۴۲
آقا چرا این شیشه رو کشیدید بالا؟ هوا خوبه دیگه
اینو مسافری که پشت سرم نشسته بود گفت.
- یه پیچگوشتی چیزی بده درستش کنم واست عمو!
از تو شیشه نگاش کردم. هیجده نوزده سالش بیشتر نبود. صورتش سوخته بود. مثل کسی که خیلی وقته زیر آفتاب بوده باشه. موهاشو هم کوتاه مدل سربازی بود. گفتم:
- آقا هوای بهار اینطوریه. یه روز سرده یه روز گرم. درستش میکنم خودم.
- داستان کوتاه
- ۳۶۹
سلام داستانک جالبی بود! ازتون دعوت می کنم آثار خودتون رو در ...